نوشته اصلی توسط
bluerose
با سلام...
پدرم خیلی بداخلاق و بد دهنه,پدرم 53 سالشه و 24 ساله که با مادرم ازدواج کرده,اختلاف سنیش با مادرم 8 ساله و نتیجه این ازدواج دو دختر و یک پسره.الان چند ساله که بازنشسته شده و مشغول کشاورزیه,کلا سرش شلوغه ولی خدا نکنه پاش برسه خونه,از روزی که یادم میاد همیشه ظالم و ستمگر بوده.سر هر چیزی داد وبیداد راه میندازه,مثلا چرا آب خورش کمه,چرا سوپ ترشه,چرا چراغ روشنه,چرا آب بازه,چرا میخندید!چرا حرف میزنید,همه روزهای ما اینجوری میگذره,اصلا برامون احترامی قائل نیست.اضلا هیچی ما براش مهم نیست و دائم میگه من برای شما زحمت می کشم,خیلی هم خسیسه,دست بزنم داره ,مادرم شاغله و تقریبا تمام خرجیمون رو مامانم میده ولی اون با اینکه ذره ای از پولش رو تو خونه خرج نمیکنه و پولای مامانم رو هم به زور میگیره ولی همیشه این ادعا رو داره که همه کارا رو خودش میکنه,همیشه هم بقیه رو اذیت میکنه یا مسخره میکنه,تنها تفریحش مسخره کردن بقیه اس.وقتی خونه اس,خونه برام جهنمه,واسه بقیه هم همینطوره ولی من دیگه واقعا دارم دیونه میشم,من 23 سالمه و خودم هم مشغول به کارم,تنها دلخوشیم وقتایی هست که از خونه میرم بیرون,اون رو نمیتونم عوض کنم,چون سالهاست همینطوریه,البته به نظرم خونوداشم موثر بودند,مثلا مادربزرگم که مامانش باشه,تعریف می کنه وقتی از سربازی بر می گشته با پوتین از روی داداشاش که خواب بودند رد میشده.بگید چیکار کنم حالم بهتر بشه؟؟؟؟از قضا خیلی خشکه مذهبم هس و نمازاش رو همیشه مسجد میخونه و همه اعیاد رو مسجده ولی نکته جالبش اینه که هر موقع عیده و میخواد بره مسجد,قبلش اعصاب ما رو میریزه به هم و اشکمون رو در میاره و بعد خودش میره مسجد.....خیلی ظالمه....باعث شده به همه چی بدبین بشم,حتی به خدا......